- چهارشنبه ۱۸ مرداد ۹۶
- ۱۸:۱۲
قطره عسلی بر زمین افتاد، مورچه ی کوچکی آمد و از آن چشید و خواست که برود
اما مزه ی عسل برایش اعجاب انگیز بود، پس برگشت و جرعه ای دیگر نوشید...
باز عزم رفتن کرد، اما احساس کرد که خوردن از لبه عسل کفایت نمی کند و مزه
واقعی را نمی دهد، پس بر آن شد تا خود را در عسل بیاندازد تا هر چه بیشتر و
بیشتر لذت ببرد... مورچه در عسل غوطه ور شد و لذت می برد... اما (افسوس)
که نتوانست از آن خارج شود، پاهایش خشک و به زمین چسبیده بود و توانایی
حرکت نداشت... در این حال ماند تا آنکه نهایتا مرد...
بنجامین فرانکلین میگوید: دنیا چیزی نیست جز قطره عسلی بزرگ!
پس آنکه به نوشیدن مقدار کمی از آن اکتفا کرد نجات می یابد، و آنکه در شیرینی آن غرق شد هلاک میشود...
این است حکایت دنیای ما