می دانی ...

  • ۱۸:۱۴

می دانی

یک وقت هایی باید

روی یک تکه کاغذ بنویسی

تـعطیــل است

و بچسبانی پشت شیشه ی افـکارت

باید به خودت استراحت بدهی

دراز بکشی

دست هایت را زیر سرت بگذاری

به آسمان خیره شوی

و بی خیال ســوت بزنی

در دلـت بخنــدی به تمام افـکاری که

پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند

آن وقت با خودت بگویـی

بگذار منتـظـر بمانند !!!



حسین پناهی

آرزوی ویکتور هوگو

  • ۱۸:۲۹

اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی،
 و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد،
 و اگر اینگونه نیست، تنهائیت کوتاه باشد،
 و پس از تنهائیت، نفرت از کسی نیابی .


 آرزومندم که اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش آمد،
 بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی .

 برایت همچنان آرزو دارم
 دوستانی داشته باشی،
 از جمله دوستان بد و ناپایدار،
 برخی نادوست، و برخی دوستدار
 که دستکم ... یکی در میانشان
 بی‌تردید مورد اعتمادت باشد.

 و چون زندگی بدین گونه است،

 برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشی،
 نه کم و نه زیاد، درست به اندازه،
 تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قرار دهد،
 که دستکم یکی از آن‌ها اعتراضش به حق باشد،
 تا که زیاده به خودت غره نشوی.

Designed By Erfan Powered by Bayan